نشانه‌های دیگری که رخ دادنشان حتمی نیست، عبارتند از:

  • اختلاف بنی‌عباس در ریاست دنیا و زوال حکومت ایشان
  • کشته شدن آخرین پادشاه بنی‌عباس به نام «عبدالله».
  • خورشیدگرفتگی در نیمه ماه رمضان، برخلاف عادت
  • ماه‌گرفتگی در آغاز یا آخر آن ماه رمضان، برخلاف عادت
  • خروج مردی از قزوین که همنام یکی از پیامبران است و جور و ستم زیادی به مردم می‌کند.
  • خروج شیصبانی
  • فرو رفتن بخش غربی مسجد دمشق
  • فرو رفتن یکی از روستاهای شام به نام خرشنا در زمین.
  • ویرانی بصره
  • کشتن فردی که علیه سفیانی قیام کرده در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش.
  • ویران شدن دیوار مسجد کوفه.
  • به‌اهتزاز درآمدن پرچم‌های سیاه از جانب خراسان. این سپاه در منطقه‌ای نزدیک شیراز با سپاه سفیانی خواهد جنگید و اولین شکست را بر آنان تحمیل خواهد کرد. این پرچم‌ها تا زمانی که به بیت‌المقدس برسند، پایین آورده نخواهند شد.
  • ظهور مغربی در مصر و حکومت او بر مردم شام.
  • فرود ترک‌ها به جزیره.
  • ورود رومیان به رمله.
  • طلوع ستاره درخشان در سمت مشرق که همچون ماه می‌درخشد سپس دو جانب آن خم گردد که نزدیک شود که آن دو جانب به همدیگر متّصل شوند.
  • پدید آمدن سرخی در آسمان که در فضا پراکنده گردد.
  • آتشی در طول مشرق، آشکار شود و سه روز یا هفت روز در آسمان باقی بماند.
  • آزادی عرب از اسارت و حکومتشان بر شهرها و کشورها.
  • بیرون رفتن عرب از تحت نفوذ سلطان عجم (غیرعرب).
  • کشتن امیر مصر، توسّط مردم مصر.
  • ویرانی گسترده در شام و عراق.
  • کشمکش سه گروه در شام (اصهب و ابلق و سفیانی)
  • به جنبش در آمدن بیرق‌های قیس از مصر.
  • آمدن اسب‌هایی از جانب مغرب، تا اینکه در کنار حیره (نزدیک کوفه) بسته شوند.
  • برافراشته شدن پرچم‌های سیاه از جانب مشرق به سوی حیره.
  • طغیان آب فرات، به طوری که سرازیر کوچه‌های کوفه گردد.
  • خروج شصت دروغگو که همه آنان ادّعای پیامبری می‌کنند.
  • خروج دوازده نفر از نژاد ابوطالب که همه آنها خلایق را به اطاعت خویش می‌خوانند.
  • سوزاندن مردی بلندمقام از شیعیان بنی‌عبّاس بین سرزمین جلولاء (واقع‌در هفت‌فرسخی خانقین) و سرزمین خانقین.
  • بستن پلی نزدیک محله «کرخ» بغداد.
  • برخاستن باد سیاهی در بغداد، در آغاز روز.
  • زمین‌لرزه شدید در بغداد.
  • فرو رفتن بیش‌تر شهر بغداد در زمین بر اثر زمین‌لرزه.
  • ترس عمومی که عراق و بغداد را فراگیرد.
  • مرگ‌های سریع و عمومی در بغداد.
  • کم شدن اموال و انسان‌ها و محصول کشاورزی.
  • دو بار پیدایش ملخ، یکی در فصل خود و دیگری در غیر فصل خود؛ تاآن‌جاکه زراعت‌ها و غلاّت را از بین ببرد.
  • کم شدن غلاّت و محصولات گیاهی و بروز قحطی
  • اختلاف و کشمکش دو صنف از عجم (غیرعرب)، و خونریزی بسیار میانشان.
  • خرابی ری
  • جنگ بین جوانان ارمنی و آذربایجانی.
  • بیرون آمدن بردگان از زیر فرمان اربابان و کشتن اربابان.
  • مسخ شدن گروهی از بدعت‌گذاران به میمون و خوک.
  • پیروزی بردگان بر شهرهای اربابان.
  • ندای غیرعادی از آسمان بر همه جهان به طوری که هرکسی در هر زبانی باشد آن ندا را به زبان خودش می‌شنود.

در کل ۵ صدا از آسمان شنیده خواهد شد که فقط مورد چهارم (که در ماه رمضان است) حتمی است. ۳ صدای اول در ماه رجب و به این شکل خواهد بود:

  • * ندای اول: «ألا لعنة الله علی القوم الظالمین»؛ «بدانید لعنت خدا شامل حال جمعیت ظالم و ستمکار می‌شود.»
  • * ندای دوم: «یا معاشرالمؤمنین أزفة الآزفة؛ «ای گروه مؤمنان! قیامت (ظهور) نزدیک شده‌است.»
  • * ندای سوم: (که همراه با بدن آشکار و نمایانی است): «ألا إن الله بعث مهدی آل محمد للقضاء علی‌الظالمین»؛ «بدانید که خداوند مهدی آل محمد (ص) را برای اجرای قضای خود بر ستمکاران برانگیخت و فرستاد.»
  • * صدای چهارم که در ماه رمضان (احتمالاً سحرگاه بیست‌وسوم) است و از طرف جبرئیل خواهد بود، در حمایت از اهل بیت شهادت خواهد داد.
  • * صدای پنجم که از طرف شیطان است (احتمالاً غروب بیست‌وسوم) به‌طرفداری از سفیانی خواهد بود.
  • پیدایش چهره و سینه انسان (احتمالاً چهره علی یا عیسی) در قرص خورشید که همه او را خواهند شناخت.
  • مردگانی زنده از قبرها بیرون آیند و به دنیا بازگردند و به دیدوبازدید با همدیگر بپردازند.
  • در پایان همه، ۲۴ بار، باران پی‌درپی می‌آید و زمین خشک را پس از مرگش، زنده و سبز و خرّم می‌کند و به دنبال آن برکت‌های زمین بروز می‌نماید و در دسترس قرار می‌گیرد. (احتمالاً پس از ظهور رخ می‌دهد.)

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 آبان 1393برچسب:نشانه های غیر حتمی ظهور , | 18:39 | نویسنده : ابوالفضل |

امام علی (ع) می فرماید: من المحتوم الذی لابد منه ان یکون قبل القائم.

« خروج السفیانی – و خسف بالبیداء و قتل النفس زکیه و المنادی من السماء و خروج الیمانی»

                             کتاب ارشاد- شیخ مفید

 

طبق این روایت علائم قطعی و نشانه های حتمی ظهور پنج دسته اند که ما هر یک از آنها را به اختصار بیان می نماییم:



۱-خروج و شورش سفیانی:

قطعی ترین نشانه در روایات شیعه شورش و خروج سفیانی است اما در کتب حدیث اهل سنت از سفیانی اسمی نیست و در عوض در کتب اهل تسنن از شخصی به نام دجال سخن رفته و تعداد احادیث مربوط به او بسیار بیشتر از روایات شیعه در مورد سفیانی است البته از دجال در بعضی از از روایات شیعه هم نام برده شده است که بعدا به توصیف آن خواهیم پرداخت(انشاالله). اما در مورد سفیانی از امام صادق(ع) رسیده است که:

«و من یحتوم خروج سفیانی من رجب» از علائم حتمی ظهور٬ شورش سفیانی در ماه رجب است.

                    کتاب الغیبه

 

در روایت دیگری حضرت فرموده اند که: سفیانی طبق روایتی از امیر المومنین(ع) فردی است با نام عثمان از نوادگان ابوسفیان و بسیار خبیث و قسی القلب و مدت ۸ یا۹ ماه غارت و کشور گشایی می کند.

 

سپس حضرت مهدی(عج) او را از بین می برد و در بعضی روایات آمده که حضرت عیسی (ع) در بیت المقدس سفیانی را می کشد. اما قبل از نابودی شخص سفیانی لشکر خونخوار او در سرزمین بیداء به زمین فرو می روند.

(خسف بیداء) که خسف بیداء نیز این خود از علائم حتمی ظهور است و ما قبل از شرح این واقعه مختصری در وصف دجال می گوییم:

 

دجال:

دجال صیغه مبالغه از کلمه دجل به معنای پنهان کننده حق و آشکار کننده باطل و گفته شده که نام اصلی دجال ٬ صاید بن صید است و والدینش هر دو یهودی اند و ۳ سال قبل از خروجش قحطی می شود. در روایات اهل تسنن خصوصیاتی برای دجال گفته شده از جمله اینکه فردی کافر کیش و دارای عمر طولانی٬کوتاه قد٬ چاق و زشت رو است. که تمام عالم جز مکه و مدینه را تصرف می کند و هنگام خروجش حضرت بقیه الله بر سفیانی فائق آمده است.

 

۲- خسف بیداء:

بیداء نام سرزمینی است در دو منزلی مدینه و خسف٬ به معنای بلعیدن و نابود کردن است و طبق روایات متعددی تمام لشکر سفیانی پس از جنایتهای بی شمار هنگام عبور از این سرزمین به دل زمین فرو رفته و نابود می شوند و فقط سه نفر از این لشکر زنده می ماند(امام باقر(ع))

                    کتاب الغیبه

در جای دیگر امام باقر می فرماید: و ینرل جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء یا ابیدالقوم٬ فیخسف بهم. «سپاه سفیانی در سرزمین بیداء فرود می آیند٬ پس منادی آسمانی بانگ می دهد ای سرزمین بیداء این جمعیت را نابود ساز٬ آنگه همگی در کام زمین فرو می روند.»

                    ارشاد مفید

 

۳- صیحه ی آسمانی:

 از مجموع روایات در باب نداهای آسمانی بر می آید که این ندا ها دو نوعند:

۱) یک دسته جزء نشانه های غیر حتمی اند مثل ندای آسمانی در ماه رجب

۲) یک دسته جزء نشانه های حتمی ظهورند مثل دو صیحه ی آسمانی که در یک روز از ماه رمضان واقع می شوند.

امام باقر(ع) می فرماید: .…لابد من هاتین الصوتین قبل خروج القائم صوت من السماء و هو صوت جبرئیل و صوت من الارض و هو صوت ابلیس اللعین.

                                          کتاب الغیبه – شیخ طوسی

حتما قبل از ظهور قائم(عج) این دو صوت شنیده می شودیکی از آسمان که صدای جبرئیل است و دیگری از زمین صدای شیطان لعین است.

امام صادق در دنباله ی آیه ی: واستمع یوم ینادی المنادی من مکان قریب یوم یسمعون الصیحه القائم من السماء و ذلک یوم الخروج.

سوره ق

(آنگاه که منادی از مکانی نزدیک ندا می دهد گوش فرا دار…) می فرمایند:

ینادی المنادی باسم القائم و اسم ابیه علیهماالسلام و الصیحه فی هذه الایه صیحه القائم من السماء و دلک یوم الخروج.

تفسیر قمی

«منادی با نام حضرت قائم و نام پدرش ندا سر می دهد و صیحه در این آیه همان بانگ آسمانی و صیحه زمان قیام حضرت است و آن روز روز خزوج قائم است.»

در روایتی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: مفاد و مضمون این آیه چنین است:

ایها الناس قطع عنکم مده الجبارین و ولی الامر خیرامه محمد فالحقوا بمکه.

کتاب الاختصاص – شیخ مفید

هان ای مردم مهلت ستمگران به پایان رسیده و بهترین امت محمد(ص) به پیشوایی برگزیده شد٬ خود را در مکه به او برسانید.

امام باقر می فرمایند:«منادی آسمانی در ابتدای روز بانگ می زند ای مردم! آگاه باشید حق با علی(ع) و شیعیان اوست وشیطان لعنه الله درآخر روز صدا می زند حق با سفیانی و پیروان اوست.»

                    ارشاد- شیخ مفید

 

۴- قتل نفس زکیه:

اغلب روایات در باب کشته شدن نفس زکیه متعلق به کتب بزرگ شیعه است ولی در کتب اهل سنت روایتی بر رد آنها نبوده استو بعضا روایاتی موافقی هم وجود دارد در مورد نفس زکیه سه نظریه وجود دارد که عبارتند از:

۱- نفس زکیه از نظر لغت به معنای انسان کامل و تذهیب نفس کرده است و محدثین آن را لقب جوانی از بنی هاشم از فرزندان امام حسین (ع) می دانندکه جزو لشکریان امام زمان بوده و حضرت او را به عنوان پیک برای رساندن پیام خود به مردم مکه به آنجا می فرستند و او پس از ابلاغ پیام حضرت در مکه مورد هجوم مردم قرار می گیرد و مظلومانه در بیت الحرام در بین رکن و مقام در ماه حرام به شهادت می رسدو طبق روایت پانزده روز پس از این واقعقیام حضرت واقع می شود.

۲- بعضی دیگر از محدثین نفس زکیه را از اولاد امام حسن(ع) می داند و می گویند وی پشت دروازه ی کوفه(نه مکه) به همراه هفتاد نفر از صالحین به شهادت می رسد.

۳- گروه سوم گفته اند که او کسی نیست جز ابو عبدالله محمد بن عبدالله بن الحسن ابن الحسن بن علی بن ابی طالب که در زمان منصور دوانیقیخلیفه عباسی سر به شورش برداشت و کشته شد.

این گروه وی را از مدعیان مهدویت دانسته و از نظر اخلاقی انسان چندان پاک و کاملی نمی دانند.

 

۵-خروج و قیام یمانی:

امام صادق(ع) نسب یمانی را چنین معرفی می کند:

خروج رجل من ولد عمی زید بالیمن

                    کتاب بشاره الاسلام

از نشانه های ظهور یکی از اولاد عمویم زید است در یمن.

در حدیث دیگری آمده:

پادشاهی در صنعاء یمن به نام حسن یا حسین خروج می کند.

و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که خروج سفیانی و خراسانی و یمانی در یک روز واحد است.

و امام باقر(ع) فرموده اند که سفیانی (عثمان بن عنبس یا عثمان بن عتبه) از شام و یمانی از یمن(از آبادی به نام کرعه) و سید خراسانی (شعیب بن صالح) از ری قیام میکنند.

“و لیس فی الرایات اهی من رایه الیمانی هی رایه هدی لانه یدعو الی صاحبکم “

در بین این سه یمانی هدایت کننده تر از دیگران است و شما را به سوی صاحبتان دعوت و هدایت می کند.

…آنگها که او قیام کرد به سوی او شتاب کن که پرچم هدایت برافراشته استو بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او روا نیست و هرکه نافرمانی او کند اهل آتش است.

                    کتاب الغیبه – طوسی

و در بعضی از روایات دارد که سید خراسانی نیز با لشکرش به یمانی پیوسته و با سفیانی جنگیده و او را شکست می دهند.

 

قیام و خروج سید خراسانی

در برخی از روایات از خروج سید خراسانی به عنوان علائم ظهور نام برده شده (اما ظاهرا در هیچ حدیثی به صراحت جزو علائم حتمی شمرده نشده است.) برخی محدثین سید خراسانی را با سید حسنی یکی دانسته اند. و بعضی نفس زکیه را همان سید حسنی دانسته اند. به هر شکل تعداد زیادی احادیث همزمان با قیام یمانی و شورش سفیانی از سید خراسانی هم نام برده اند. طبق احادیث سید خراسانی جوانی گندمگون و چهارشانه اهل تمیم است به نام شعیب بن صالح که با چهار هزار نفر از ری قیام می کند. لباسهی ایشان سفید و پرچم هایشان سیاه است و وارد سرزمین ایلیا (قدس) می شود و پرچمدار حضرت مهدی (عج) خواهد بود.



- منبع، پورتال آسمونی  http://www.asemooni.com/biography/imam-prophet/signs-of-the-imminent-emergence-of-the-imam-mahdi#ixzz3J9NBDbhr


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 آبان 1393برچسب:علائم حتمی ظهور, | 18:34 | نویسنده : ابوالفضل |

ين دعاء حضرت صاحب الا مرعليه السلام است كه تعليم فرمود آنرا به شخصى كه محبوس بود پس خلاص شد

اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ

خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ

و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است

الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ

محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام

وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى

چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد

فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ

كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ

الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت

السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ

همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ

محمد و آل پاكيزه اش


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 آبان 1393برچسب:, | 13:53 | نویسنده : ابوالفضل |

ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ، كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكري ( ع ) فرزندي  تولد خواهد يافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و به گوش زمامداران رسيده بود   در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم عباسي  ، هشتمين خليفه عباسي   ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسي   قرار داد اين انديشه - كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بيگناه را كشت ، و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين كرد . در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولي خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل مي كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري ( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه اي   شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد   امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر مي برد به هنگامي كه ولادت ، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان پاي  نهاد ، او را از ميان بردارند   بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي   ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ، يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد . آنان نيز مهدي  را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادي.

شيعيان خاص ، مهدي ( ع ) را مشاهده كردند 
در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدي  كه پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدي ( ع) مي رسيدند   از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان كرد   آنان پسري را ديدند كه بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسكري فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امراو را اطاعت كنيد ، از گرد رهبري او پراكنده نگرديد ، كه هلاك مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينكه زماني دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت كنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت كبري ، امام مهدي را به جماعت شيعيان معرفي فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت .يكي  از متفكران و فيلسوفان قرن سوم هجري كه به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختي مي باشد باري ، حضرت مهدي ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكري   در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا به سنت اسلامي ، مي بايست حضرت مهدي بر پيكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفاي ستمگر عباسي جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلي منحرف كنند ، و وراثت معنوي  و رسالت اسلامي و ولايت ديني را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند كودكي همچون خورشيد تابان با شكوه هر چه تمامتر از سراي امام بيرون آمد ، و جعفر كذاب عموي خود را كه آماده نماز گزاردن بر پيكر امام بود به كناري زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد


ضرورت غيبت آخرين امام 
 بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي   حجت حق تعالي ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن " خليفه خدا درزمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حكمت الهي  بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وي  كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علي   ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ، و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما براي   اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ، به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :" به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي  ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است كه نبوت را با حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولي ولايت راكه همان رابطه هدايت و تكميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي داند . رابطه اي  كه از اتصال عالم انساني به عالم الوهي كشف نمايد ، بواسطه دعوتهاي ديني قبل از موسي و دعوت ديني موسي و عيسي و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وي ( به عقيده شيعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقيقتي است زنده كه هرگز نظ ر علمي نمي تواند او ر ا از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد آري تنها مذهب تشيع است كه به زندگي اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است كه اين حقيقت ميان عالم انساني و الوهي  ، براي هميشه ، باقي و پا برجاست " يعني  با اعتقاد به امام حي غايب


صورت و سيرت مهدي ع 
چهره و شمايل حضرت مهدي ( ع ) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت .گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي  - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وي   نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اكنون از نظرها غايب است . ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي  اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند .حضرت مهدي ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است . مهدي ( ع ) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ، به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .مهدي ( ع ) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد . حتي  اگر حق كسي زير دندان ديگري   باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدي ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي   منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي   شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ...برخي به او بگروند ، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي   ، باقي   نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني   ، در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي ( ع ) قيام كند زميني  نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدي ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي ( ع ) با تاييد الهي   ، خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي  در همگان پديد آورد ... .مهدي ( ع ) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي  بيمانند دست يابند . حتي   چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه هاي  زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدي ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود .در جهان جاي ويراني نماند ، مگر آنكه مهدي ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدي ( ع ) و در حكومت وي ، سر سوزني  ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .


شمشير حضرت مهدي ع

شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيري است خدائي   ،شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستكبران . شمشير مهدي شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمكش را مي كشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد . 
روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجاي آوردند . بسياري  از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتي اولياء حق را زهر خوراندند و كشتند . اما در زمان حضرت مهدي   بايد از آنها انتقام گرفته شود . مهدي ع   آن قدر از ستمگران را بكشد كه بعضي گويند : اين مرد از آل محمد ص نيست . اما او از آل محمد ( ص ) است يعني از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است . از روايات شگفت انگيزي كه در مورد حضرت مهدي ع   آمده است ، خبري است كه از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در اين روايت 
حضرت باقر   ع   مي گويند : " مهدي ، بر مركبهاي پر صدايي ، كه آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي كند " . و نيز در روايت امام محمد باقر   ع   گفته شده است كه بيشتر آسمانها ، آباد و محل سكونت است . البته اين آسمان شناسي اسلامي ، كه از مكتب ائمه طاهرين   ع استفاده مي شود ، ربطي به آسمان شناسي يوناني و هيئت بطلميوسي ندارد ... و هر چه در آسمان شناسي يوناني ، محدود بودن فلك ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسي اسلامي ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه هاي فراوان . و گفتن چنين مطالبي از طرف پيامبر اكرم   ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائي امكان نداشته است


غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري 
مدت غيبت صغري بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد   از سال 260ه. تا سال 329ه كه در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدي ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن مي باشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند . نخستين نايب خاص مهدي ( ع ) عثمان بن سعيد اسدي است . كه ظاهرا بعد از سال 260 هجري وفات كرد ، و در بغداد به خاك سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ع   محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد .نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك چهل سال بطول انجاميد . حسين بن روح نوبختي : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326هجري فوت كرد . علي بن محمد سمري : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است .همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي  ع بودند .


غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه 
اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد ، و تاكنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده اي  به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق كند ، نايب عام امام ع باشد و به نيابت از سوي امام ، ولي  جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره اي پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اكنون نيز ، كه دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگي  كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است و نيز شرايط رهبري را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي كنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدي ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است ، زيرا رابطه اي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد . بنابر راهنمايي امام زمان   عجل الله فرجه   براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد ، و چون كسي  - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت بايد مجتهدان و علماي  ديگر مقام او را پاس دارند ، و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني  او را كمك رسانند ، تا قدرتهاي   فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند . گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگي مي كند ، روزي  كه " اقتضاي تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابي پر شور و حركتي   خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامي  را عزت دوباره خواهد بخشيد .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 آبان 1393برچسب:تولد حضرت مهدی,ولادت حضرت مهدی (عج),غیبت کبری و صغری, | 13:50 | نویسنده : ابوالفضل |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.